به گزارش خبرنگار حج و اوقاف مجله توژال، فرهنگ وقف که در ایران اسلامی قدمتی دیرینه دارد، برگرفته از نیت خیر و الهی کسانی است که به این نتیجه رسیده اند که بعد از مرگ هیچ چیز با انسان همراه نیست مگر خوشا به حال امثال مردگان لیدا زهاری که دنیای فانی را با دستی پر از مهر الهی ترک کرد و رفت.

متوفی لیدا زهاری وی در سال 1356 در یکی از محله های اعیانی کرمانشاه به دنیا آمد و پس از سال ها زندگی در این شهر به تهران رفت اما روزگار او را همراهی نکرد و در سن 43 سالگی در اوج جوانی درگذشت. ناباوری .

مطلب زیر از مریم الزهری خواهر لدا نقل شده است که می گوید:

لدا عاشق انجام کارهای خوب و حل مشکلات مردم حتی در سطح مشاوره ساده بود.

هنوز 6 ماه از ازدواج لدا نگذشته بود که تقدیر الهی شوهرش از او سلب شد و جامعه سیاه پوست به یکباره تمام خوشی ها و آرزوهای خواهرم را از او گرفتند و آن شادی و خوشحالی به رنگ ناامیدی در آمد. و ناامیدی.

بعد از این ماجرا، خواهرم لیدا دیگر شاد و سرحال نبود، انگار تازه راهش را پیدا کرده بود.

او با اهدای تمام وسایل خانه، پول، طلا و هر آنچه که داشت به نیازمندان، روش جدیدی را انتخاب کرد.

لدا آنقدر به مال دنیا دلبسته نبود که در حاشیه مهمانی که با هم شرکت کردیم، دستبندهای طلایش را گم کرد و به یکی از نیازمندانی که بیرون سالن مهمانی ایستاده بود، آهی کشید و لبخند زد و تشکر کرد خدایا

پس از حقیقت تلخ و شکننده مرگ همسرش، لدا دیگر همان لدای قدیمی نبود و نمی دانم با چه کلماتی می توان آن حالات را بیان کرد.

لبخند خدا

خواهرم همیشه به ما می گفت که با حل مشکلات مردم و نشاندن لبخند بر لبان کسانی که از مشکلات در امان هستند می توان لبخند خدا را دید زیرا آن لبخند لبخند خداست.

لدا حتی قبل از مرگش در وصیت نامه خود تاکید کرده بود که آنچه از تحصیل و سایر چیزها به دست آورده برای حل مشکلات مردم خرج کند.

خواهرم فردی بردبار و با قلبی پاک بود و معتقد بود که خداوند با دست دیگر آنچه را که بدهی به تو خواهد داد.

لدا فردی فعال و پرتلاش بود تا جایی که پس از مدت کوتاهی آپارتمانی به مساحت 55 متر در محله نارمک نهران خرید اما از استفاده از آن منصرف نشد.

اعطای آپارتمان رایگان به مدت یکسال به زوج های جوان

بنا به وصیت خواهرم لدا آپارتمان او را به نفع زوج های جوان زیر نظر من در اختیار سازمان اوقاف و موسسات خیریه قرار دادیم و اکنون 3 سال است که آپارتمان مذکور را به مدت یک سال به صورت رایگان در اختیار زوج های جوان قرار می دهیم و ما هم خوشحالیم

مریم خواهر لیدا ظهری در خلال صحبت های خود مدام از لطف و محبت خواهر دلسوزش در کمک به مردم صحبت می کرد و ادامه داد که آپارتمان خواهرش که حدود 5 میلیارد تومان می ارزد، زیر نظر من اداره می شود.

به گفته وی، لیدا زهاری معلم ابتدایی بود که دانش آموزانش را دوست داشت و هر سال لوازم التحریر تهیه می کرد و به بچه هایی که وضعیت مالی خوبی نداشتند اهدا می کرد.

مریم می گوید ما 3 خواهر و 2 برادر هستیم و لدا و پدرم خیلی زود فوت کردند و فضای خالی و سایه سرد وارد زندگی ما شد پس هیچ چیز آنها را گرم نمی کند.

سختی ها، بدبختی ها، سختی ها، بیماری ها و حتی مرگ های دنیا امتحانی است از جانب خداوند که برای رهایی از امتحان الهی باید با صبر و شکیبایی فراوان دعا کنیم.

نمی خواهم اغراق کنم و مطمئنم هیچ کس آن را باور نمی کند، اما خواهرم دل پاکی داشت و از غم و شادی مردم غمگین یا خوشحال بود، بعد از دوش گرفتن او را دیدم که لبخند می زند.

با گریه آمد و خندان رفت

خواهرم با دست خالی آمد و دست خالی رفت و جز حسناتش چیزی همراهش نبود که امیدوارم خداوند او را بگیرد و بیامرزد زیرا او هم مهربان بود و با گریه به دنیا آمد و خندان از دنیا رفت.

امیدوارم با توجه به این شرایط سخت زندگی، افرادی که وضعیت مالی بهتری دارند، بدانند که مانند خواهر من دست خالی از این دنیا خواهند رفت و با کارهای خوب به فکر آخرت خواهند بود.