«حکمرانی قانونمند» چه چیزی نیست؟
به گزارش توژال، حسین زیبابندی در یادداشتی در وطن الیوم نوشت: با اینکه اصطلاح قانونمداری جدید بود و آن را در برابر تنبلی و ابتذال فضای مجازی مطرح کرد، اما بنا به گفته خود، معنا و مفهوم آن را بیان کرد. این اصطلاح همان است که بارها در سخنان خود ذکر کرده است. شکایت او از درک نادرست این علاقه نشان می دهد که این مفهوم باید به درستی و با دقت تبیین و بسط داده شود تا بی انصافی نشود. برای اینکه بدانیم جوهره و اصل حاکمیت مشروع چیست، بهتر است ابتدا درباره چیستی «حکم مشروع» صحبت کنیم که مبتنی بر اصل تعریف اضداد نیست.
اولین تصور غلط در مورد ماده قانونی «تهدیدهای سایبری» است. نگاه رهبر معظم انقلاب به فضای مجازی، نگاهی دوگانه به فرصت ها و تهدیدها است. این را می توان از بیانات صریح ایشان و البته اقدامات معظم له در خصوص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور از دهه 1970 به بعد دریافت. با تشکیل شورای عالی فضای مجازی و وظایف محوله، این شورا در نظر گرفت که از این رو به معنای مشروعیت حاکمیت، ایجاد محدودیت و نگاه تهدیدآمیز به فضای مجازی نیست. برخی از فرهیختگان ظاهراً بیانات رهبری مبنی بر ضرورت حاکمیت فضای مجازی و قانون مداری را به عنوان دیدگاه محدود و تهدیدمحور خود تفسیر می کنند که با متن صریح بیاناتشان مغایرت دارد.
دومین تصور غلط در مورد ماده قانونی «پاکسازی فضای مجازی» است. اتفاقاً عدهای با علایق دینی و انقلابی سعی میکنند به مقام رهبری نسبت دهند و معنای آن را برای مدیریت فضای مجازی معادل راهکارهایی مانند فیلتر حداکثری بسترهای خارجی یا نسبتاً سختگیرانه تفسیر کنند. سیاست های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی. محدودیتهای ایدئولوژیک در پلتفرمهای محلی در حالی که آنچه توسط حاکمیت قانون درک میشود، اگرچه قطعاً شامل محدودیتها و خطوط قرمز میشود، اما در واقعیت، این اصطلاح هم محدودیتها و خطوط قرمز و هم امکانات و قابلیتهای بیپایان واقعیت مجازی را تعریف میکند. فضا
سومین تصور نادرست در مورد حاکمیت قانونی «مقابله کاملا قانونی با فضای مجازی» است. اگر چه قطعاً تصویب قوانین جزء قانون است، اما از نظر مقام معظم رهبری آنچه لازم و مدنظر است تنها قانون به معنای سنتی آن نیست که به تصویب شورای اسلامی رسیده است. دکترین ها، سیاست های کلی، سیاست های بخشی و مقررات، سلسله مراتب قاعده سازی هستند که در سیاست های کلی نظام قانون گذاری نیز به آن اشاره شده است، بنابراین برای حاکمیت قانون، رعایت نظام یکپارچه سلسله مراتب قوانین در حوزه فضای مجازی و ارائه طرح و لوایح به مجلس کافی نیست.
چهارمین تصور غلط در مورد حکمرانی قانونی «کل نگری در حاکمیت فضای مجازی» است. در سالهای اخیر، در مکاتب جدید مدیریت دولتی، دستگاههای حاکمیتی و دولتها بخشی از توانمندیها و اختیارات خود را در حوزه اداری به بخشهای دوم و سوم جامعه و برخی نهادهای بینالمللی واگذار کردهاند. عصر دیجیتال این کاهش قابلیتها را شدیدتر و خطرناکتر کرده است، زیرا پلتفرمهای بینالمللی به کاتالیزوری برای دولتها تبدیل شدهاند و چالشهایی را برای نظام دولت-ملت ایجاد کرده و مرزهای ارتباطی، زبانی و فرهنگی را کمتر روشن میکنند. اگر بدون در نظر گرفتن و بازی با بخش خصوصی و شرکت ها می گوییم حکومت داری در عصر کنونی ناقص و فلج شده است، اشتباه نمی کنیم و لذا حکمرانی مشروع لزوماً به این معنا نیست که همه اختیارات در دست دولت و دولت است. حاکم اوست که تعیین می کند چه خواهد شد و چه کاری نباید انجام شود. نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که نتیجه تحولات عصر سایبری که بقای دولت را کاهش می دهد، لزوما آزادسازی نیست. چنین تصوری صدمات قابل توجه و جبران ناپذیری را به همراه خواهد داشت و زمینه را برای فعالیت رقبا و دشمنان فراهم می کند. برعکس، چنین تحولاتی مسئولیت دولت را در تنظیم و تعریف قواعد عمل بازیگران برجسته می کند. با انجام این مسئولیت، اگرچه دولت بخشی از قدرت و توانایی خود را در فضای مجازی از دست می دهد و در نتیجه شبکه سازی و افزایش عظیم مشارکت بخش خصوصی، جامعه مدنی و کاربران، هرم قدرت افقی تر می شود، اما با این قوانین و ساختار سازمانی قدرت آن چند برابر می شود و در عین حال پنهان و نرم می شود
پنجمین تصور نادرست در مورد مدیریت قانونی «اداره بوروکراسی سایبری» است. اگرچه باید قوانین و مقرراتی را در مدیریت فضای مجازی تعریف کنیم، اما این بدان معنا نیست که مدیریت فضای مجازی باید دفتری بروکراتیک داشته باشد. فضای مجازی با تحولات سریع خود نیازمند سازوکارها و رویه های خاص خود برای تنظیم و قانون گذاری است. انعطاف پذیری، نوسازی، پاسخگویی به مسائل جدید و… از جمله الزاماتی است که در مدیریت این فضا باید مورد توجه قرار گیرد و از این رو حاکمیت قانون حتی به معنای خود (یعنی تصویب مصوبات مجلس) )) نباید به سازوکارهای سنتی و درک سنتی مرتبط باشد و با وضع قوانین و قوانین مرتبط است و لازم است در این فرآیند نوآوری هایی صورت گیرد مکانیسمهای سلسله مراتبی مهمتر از تنوع در استفاده از مکانیسمهای حکمرانی، عقلانیتی است که میتواند مکانیسم یا مجموعهای از مکانیسمها را تعیین کند که در هر شرایطی مؤثر است و انطباق بخش خصوصی، جامعه مدنی و کاربران را به همراه دارد.
بنابراین، به گفته نویسنده برنگ، مبنای مراد از حکمرانی مشروع، «حکمرانی منظم و منظم بر اساس اصول، موازین و قواعد جمهوری اسلامی» است. در واقع مفهوم «حکومت مشروع» رویکرد سوم است و در درجه اعتدال بین رویکرد «تخریب فضای مجازی» و «پاکسازی فضای مجازی» است. مقام معظم رهبری همانطور که بارها از رویکرد «سوء استفاده از فضای مجازی» و سوء استفاده در مدیریت این فضای جدید انتقاد کردند، از رویکرد «پاکسازی فضای مجازی» و سوء استفاده در مدیریت این فضا و عدم استفاده از منابع داخلی و خارجی آن انتقاد کردند. فرصت های بیرونی ممنوع است
این نوع نظام حکمرانی است که می تواند رفتار بازیگران مختلف را بر اساس معیارها و شاخص های خود ارزیابی کند و کاستی ها را شناسایی کند. از سوی دیگر، مدیریت نادرست فضای مجازی، نوعی سردرگمی و ابهام در قضاوت، تعیین تکلیف در امور مختلف و پاسخگویی به مسائل است که زمینه اعمال سلایق، رفتارها و اعمال متناقض را فراهم می کند. که در نهایت منجر به کاهش اختیارات و توانمندی های دستگاه اداری می شود.
khabarfarsi به نقل از توژال