ناگفتههایی از پرونده «جشن مهرگان»
به گزارش سایت توژال، جشنواره ماهارگان در پرونده مشترک ایران و تاجیکستان به عنوان بیست و پنجمین میراث جهانی ناملموس ایران در فهرست یونسکو به ثبت رسید. این در حالی است که موضوع جشنواره مهرگان در سال های 1399 و 1401 به یونسکو ارائه شد، اما هر دو بار رد شد یا به عبارتی ارجاع شد.
علی رضا حسن زاده مدیر ایرانی این پرونده که به همراه مدیر تاجیک آن، خانم دکتر برهان زلفیا، پرونده «جیشان ماهرجان» را تهیه و تنظیم کرده بود، به بهانه ثبت جهانی آن با مجله «توژال» گفت و گو کرد. برای پاسخگویی به برخی ابهامات و پرسش و پاسخ هایی که در این باره مطرح شده است. حسن زاده دانشجوی دکتری مردم شناسی دانشگاه گوته آلمان و دانشیار پژوهشکده مردم شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری است که مدیریت ثبت جهانی پرونده جشن قرن توسط معاونت ریاست جمهوری را بر عهده داشته است. سازمان ثبت میراث فرهنگی. وی با همکاری مدیر تاجیکستانی این پرونده دکتر دلشاد رحیمی پرونده ثبت نام «جیشان سیده» را تهیه کرد و در نهایت این آیین کهن سال گذشته در جهان ثبت شد. به گفته حسن زاده، قسمت ایرانی فایل جشنواره با همکاری حسن طالبیان، مصطفی پورعلی، شروین گودرزی، پیروز نیک، سیما حدادی، سروش پور، خانم مزداپور، گشتاسپ و مرحوم فرهود جلالی تهیه شده است.
آقای حسن زاده، شما مدیر ایرانی ضبط بین المللی مهرگان بودید، از اهمیت جشنواره مهرگان در ایران بگویید.
برای درک جشن مهرگان باید از روشی استفاده کرد که در کتاب “حالت آیینی و حالت هنجاری” منتشر شده توسط انتشارات دانشگاه آمستردام در سال 2013 ارائه کردم. تمام آیین های ایران پیش از اسلام و آیین های باستانی مانند یلدا، مهرگان، نوروز، سده، تیرگان و نوروز تابستانی (خلیج فارس و جنگل هیرکانی) بر اساس اصل تولد دوباره و تولد هویت ایرانی است. این آیین ها برای قرن ها بر تجدید هویت تاکید داشته اند. آداب و رسوم جشنواره ها نیز بخش مهمی از فرهنگ شادی ایران است. در این آیین تاکید بر تعادل و اعتدال پاییزی است که به نوعی بر مدارا تاکید دارد. در عین حال بر مبارزه خیر و شر تاکید می کند و داستان شکست قدرت و نماد شر را با نماد و قدرت خیر روایت می کند. این جشنواره در عین حال با توجه به جایگاه مهرالله با نماد توافق همراه است. همانطور که باز هم توضیح خواهم داد، این مناسک مربوط به آیین های شکرگزاری است. این آیین مانند دیگر آیین های ایرانی بر اساس روایت های قدرتمند اساطیری شکل گرفته است. این روز را می توان به عنوان روز عشق و وفاداری به جامعه ایرانی و البته عشق به معنای ساده و گسترده آن معرفی کرد.
این جشنواره مرتبط با جشنواره مهرکان / عکاسی کیوان فیروزی می باشد
در زیر ویدئویی از جشنواره مهرگان در تاجیکستان را مشاهده می کنیم:
من همچنین مدیر پرونده ثبت جهانی «قرن» بودم که سال گذشته اولین باری که پیشنهاد و بررسی شد به ثبت جهانی رسید. اما در مورد «جشنواره مهرکان» پرونده دو بار ارجاع شد (برگردانده شد).
ماجرای ضبط جشنواره بسیار مفصل است و شکایاتی از مدیر پرونده و مدیریت او وجود داشت که از آن بحث نمی کنیم. برای اولین بار در سال 1396 این فایل را با همکاری علاقه مندان به پیشنهاد دکتر حسن طالبانیان معاون وقت میراث فرهنگی کشور و کارشناسان نخبه میراث ناملموس جناب آقای شروین گدرزی تهیه کردم. در آن مرحله به دلیل اشتباهات متعدد که مربوط به مدیر پرونده و اداره ثبت نام نبود، پرونده ارجاع شد. سال بعد، برخی مسائل جانبی وجود داشت که ربطی به مدیریت ثبت نام و تشکیل پرونده نداشت. توجه داشته باشید که در سطح جهانی، سیاست گاهی بر فرهنگ غلبه می کند و در عین حال، موفقیت شما در پرونده سازی جهانی مسائل به دیپلماسی عمومی مرتبط است. در آن سال ها جهت گیری فرهنگی کشورهای عربی و ترکی قویتر از جهت گیری فرهنگی ایران یعنی تاجیکستان، ایران و افغانستان بود. خوب، اگر مثلاً با کشور عربستان سعودی یک هدف مشترک دارید، این نشان دهنده این است که شما با آن کشور رابطه خوب و عمیقی دارید و از حمایت آن کشورها بهره مند خواهید شد. البته کارشناسان ایران و سازمان ثبت احوال در دوره آقای مصطفی پورعلی با تلاش فراوان این وضعیت را به نفع پرونده های حوزه ایران فرهنگی تغییر دادند که جای تشکر دارد. از طرفی زمانی که روی این پرونده کار می کردم، به آقای دکتر حسن طالبیان پیشنهاد دادم که در پرونده «سیده» به عنوان مدیر پرونده که همانطور که می دانید در سال اول یعنی سال 2024 به ثبت بین المللی رسید، کار کنم. آنها از پیشنهاد من استقبال کردند و تاجیکستان نیز از آن استقبال کرد. در عین حال فکر می کردم درک چندفرهنگی بودن یک جشنواره در مقایسه با عناصری مانند قرن برای کارشناسان یونسکو دشوار است و با ثبت سریع قرن، حرف این کارشناس برایم ثابت شد.
ببینید، ارزیابی و تجربه عناصر میراث ناملموس به درک بین فرهنگی بستگی دارد. بنابراین، هر چه آیتمی را انتخاب کنید که جلوه های متفاوتی در حوزه های فرهنگی خود دارد، درک آن دشوارتر می شود. «قرن» در حوزههای فرهنگی ایران، یعنی زرتشتیان و مسلمانان و همینطور در تاجیکستان، عنصری محوری دارد. «شاخ» از دسته آیین ها و جشن های آتش است و عنصری مرکزی به نام آتش وجود دارد و مردم دور آن جمع می شوند و ساز می زنند و می رقصند. اما این جشنواره داستان کاملا متفاوتی دارد. هم در ایران و هم در تاجیکستان، این جشنواره یک مراسم شکرگزاری محسوب می شود.
در سطح اسطوره و نظام اساطیری، هم در تاجیکستان و هم در ایران، روایت مشترکی وجود دارد، اما جلوههای آیینی هر دو از بیانهای فرهنگی متفاوتی بهره میبرد. به عنوان مثال، در تاجیکستان، مانند جوامع اسلامی و روستایی ایران، پیوند تنگاتنگی با نمادگرایی کشاورزی و محصولات دارد. اساساً در تاجیکستان این جشنواره نوعی جشن برداشت محصول شکرگزاری است. در میان زرتشتیان البته دعا با خدا و شکر نعمتهای او وجود دارد، اما بیان فرهنگی و نمادین متفاوتی از یک آیین واحد وجود دارد. در تهیه پرونده به دکتر طالبانیان، دکتر پورعلی و شروین گودرزی گفتم که درک این رسم از نظر فنی برای کسی که به آن تعلق ندارد دشوارتر از آیینی مانند «صدا» است. به حوزه فرهنگی ایران.
به نظر من دلایل ارجاع پرونده یکی بود. خوشبختانه با حمایت دکتر طالبانیان و دکتر پورعلی و همکاری صمیمانه شروین گدرزی، دکتر پیروز نیک و سرکار خانم سیما حدادی، این فایل به گونه ای تهیه شد که به درک عمیق آن توسط کارشناسان یونسکو کمک کرد. بالاخره ثبت جهانی شد. تهیه و مونتاژ این فایل کار بسیار سخت تری نسبت به فایل «صده» بود، زیرا فایل سده یک آیتم کاملاً انحصاری (قابلیت مهار) بود، اما آیتم مهرگان دارای ویژگی های گسترده (درج گسترده/همگانی) بود. طبیعتاً جشنواره در ساختار روایی و اساطیری و جهان بینی منحصر به فرد بود، اما بیان نمادین آن در ایران و تاجیکستان با وجود نظام معنایی واحد، دارای تنوع و تفاوت است. این نظام یک معنا، عبارات و مظاهر مختلفی داشت. بگذارید به زبان تخصصی مردم شناسی برایتان توضیح بدهم که نماد اصلی و کنترل کننده این آیین یکی بود اما طیف وسیعی از نمادهای ابزاری داشت.
غیر از مسائل حاشیه ای که نیازی به توجه نمی بینم و ربطی به مدیریت پرونده، مدیر پرونده و زحمات خالصانه دکتر پورعلی، شروین گودرزی و سیما حدادی، فنی ندارد. دلایل این امر و ارجاع پرونده جنبه فنی خاص خود را داشت. به همین دلیل است توصیه من برای مدیریت سوابق میراث فرهنگی این است که عناصر انحصاری را انتخاب کنید که درک آنها در بین فرهنگ ها در فرآیند بررسی آسان باشد. مثلا نوروز در هیرکانی، خلیج فارس، تیرگان و …. البته دین یکی از اولین عناصر هویتی در ایران و تاجیکستان است و به نظر من قطعا باید در اولویت ثبت جهانی باشد.
اهمیت برنامه های پس از ثبت نام چیست و چه ارزشی دارد؟
بله، کار با ثبت نام تمام نمی شود. میراث ناملموس اساساً میراث زنده و تجربه زیسته است. دولت باید از سازمان های مردم نهاد در اجرا و حفظ شعائر و عناصر حمایت کند. مثلاً «قرن» باید در شهرهای بزرگ آن بدون محدودیت و مزاحمت با حضور آزادانه مردم مثلاً در کرمان، یزد، تهران و خراسان برگزار شود. انتظار حمایت همه جانبه از «عین سده» در بهمن ماه امسال و اجرای آن در کرمان، خراسان، یزد، تهران و … را داریم. برنامه های اعلام شده در فایل باید اجرا شوند. در اصل، هر عنصر ثبت شده در سطح جهانی باید یک هیئت نظارت متشکل از گروه های ذینفع داشته باشد که هر ساله وضعیت عنصر را گزارش می دهد. در حال حاضر چنین هیئتی وجود ندارد و این پیشنهاد جدی من به اداره ثبت است. مدیر پرونده می تواند دبیر این شورا و اعضای غیردولتی آن باشد. ضمناً در ثبت ملی خودمان باید مانند ثبت جهانی رضایت نامه داشته باشیم و ثبت ملی و جهانی هم باید آیین نامه داشته باشد. ثبت ملی باید از ثبت جهانی پشتیبانی کند. در موسسه مردم شناسی در حال تهیه منشور اخلاقی برای ثبت و نظارت بر ثبت میراث ناملموس هستیم که برای تایید و بررسی به اداره ثبت میراث ناملموس ارسال می کنیم.
از طرفی به مسئولان میراث فرهنگی پیشنهاد کردم که اطلس قوم نگاری سرزمین های ایران و میراث ناملموس آن یکی شود که می تواند بسیار مهم باشد. در عین حال جای «میراث ویکی» که در آن میراث فرهنگی، طبیعی، ملموس، ناملموس و مکتوب ایران و شکوه آن مطرح است و از این رو «ویکی فرهنگ ایرانی» خالی است. این طرح پیشنهاد جدی ماست و امیدوارم مورد توجه قرار گیرد.
جایگاه حقوقی مدیران پرونده میراث ناملموس چگونه است؟
مدیر پرونده با مشکلات زیادی مواجه است. نه من، نه دکتر شریف زاده و نه دیگران برای تهیه و تنظیم این پرونده ها (در مورد من سیده و جشنواره) ریالی دستمزد نگرفتیم و انگیزه اصلی ما از این کار عشق به ایران، مردم ایران، فرهنگ و تمدن کهن و کهن ایرانی بود. . وقتی فایل به صورت جهانی ثبت می شود، هیچکس از شما تشکر نمی کند، برخی از افرادی که در تهیه و تنظیم فایل کمکی نکرده اند از شما می پرسند! همه می خواهند عکسی بگیرند که در حال حاضر یک موفقیت جهانی باشد.
در صورت ارجاع پرونده به هر دلیلی حتی به دلایل غیر مرتبط با مدیر پرونده، تمامی حملات و انتقادات در حوزه عمومی متوجه مدیر پرونده و مدیریت سوابق خواهد بود. اگر یکی از تیم های ورزشی ما برنده تیم درجه یک آسیا شود، سر و صدای زیادی به پا می کند، اما ظاهراً ثبت جهانی بازیکنان ما در کشور چنین اعتباری ندارد که نگران کننده است. گویی در المپیاد فرهنگی به جایگاهی دست یافته ایم و این مرکز برای نشان دادن ارزش های بی بدیل فرهنگ و تمدن در عرصه فرهنگی ایران است که چقدر عمق فرهنگ جهانی با مشارکت ما شکل گرفته است. فرهنگ و تمدن و اینکه ما چیزی نیستیم جز دریچه ای بی نظیر که برای دیدن جهان و انسان گشوده ایم.
از سوی دیگر، متاسفانه روح کنوانسیون میراث ناملموس در ایران هنوز درک نشده است. این مجموعه به دنبال به حداکثر رساندن مالکیت یک مورد یا تحقیق در مورد ریشه های تاریخی آن است. آنها ماهیت میان فرهنگی عنصر میراث ناملموس را درک نمی کنند. مثلاً می گویند این عنصر در ایران فقط مال ماست و حتی می گویند این عنصر متعلق به ماست، مثلاً متعلق به حوزه فرهنگی ایران نیست. باید تلاش کرد تا این باورهای غلط از بین برود. یا جالب اینکه برخی فرصت طلبان با وجود نام مدیر پرونده در اسناد یونسکو که به صورت آنلاین موجود است، خود را به عنوان مدیر پرونده معرفی می کنند! جامعه نسبت به این دزدی علمی و فرهنگی حساس نیست.
برای درک عمیق تر از میراث ناملموس و آشنایی نسل جدید با میراث ناملموس ایران، پیشنهاد می کنیم کتابی برای معرفی این کنوانسیون، تنوع فرهنگی و همبستگی ملی و اصلاً معرفی کودکان و نوجوانان تالیف و تدوین شود. نمرات؛ این کتاب درسی کاملاً خالی است.
نکته مهم این است که با ثبت عناصری چون سیده، یلدا، جشنواره، رباب و… حوزه فرهنگی در ایران قوت بیشتری پیدا می کند. من فکر می کنم خوب است که اداره ثبت برای درک درخواست های مردم برای ثبت جهانی میراث ناملموس و آگاهی از انتظارات مردم، بررسی هایی را انجام دهد.