اخبار اخبار ورزشی

میان تاج و پرسپولیس میانه‌رو بودم

تبلیغات بنری


به گزارش سایت توژال، محمدرضا کربکندی ملقب به رسول کربکندی متولد 11 آذر 1330 است و مانند بسیاری دیگر از ستارگان فوتبال دنیای فوتبال خود را به عنوان دروازه بان در زمین های خاکی آغاز کرد. نام او و ذوب آهن همیشه به عنوان باشگاه اصلی دروازه بان 190 سانتی متری در کنار هم قرار می گیرند. از طرفی کربکندی دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران بود و با تیم ملی آرژانتین در جام جهانی 1978 در کنار ناصر حجازی حضور داشت.

او می بیند:

وی همچنین به عنوان مربی توانست تیم فوتبال ذوب آهن اصفهان را به مقام قهرمانی جام حذفی 98-1397 و نایب قهرمانی سوپرلیگ در سال 98-1397 برساند. به همین منظور توژال با این بازیکن پیشکسوت فوتبال ایران گفت وگویی انجام داده تا نگاهی به زندگی فوتبالی او داشته باشد که در ادامه می خوانید:

از شروع فوتبال خود بگویید؟

من دنیای فوتبال را از زمین های خاکی شروع کردم. امروزه با وجود این همه آکادمی و مدرسه فوتبال، استعدادها به دلیل نداشتن توان مالی راهی به فوتبال ندارند و عضویت در این آکادمی ها هزینه های بالایی دارد. این در صورتی است که استعدادهای ناب فوتبالی که بیشتر آنها در مناطق محروم هستند جای خود را به چیز جالبی بدهد.

ورود به دنیای فوتبال چه شد؟

من از جوانی در محله بازی می کردم و به دلیل علاقه ای که داشتم نقش کاپیتان تیم را داشتم. بعد از فوتبال محلی، در دبیرستان تلفن که تنها دبیرستان با زمین چمن بود، روند رشد ما آغاز شد. از آنجا به اولین باشگاه فوتبالم تاج اصفهان پیوستم.

آن زمان باشگاه التاج 5 تومان برای ثبت نام می گرفت و خانواده ام به خصوص پدرم علاقه ای به فوتبال نداشتند و از همسایه قرض گرفتم. روز اول تمرین حدود دو ساعت زودتر در ورزشگاه باغ همایون به آنجا رفتم و رفتن به آن زمین چمن یکی از آرزوهایم بود. جرقه ورود من به دنیای فوتبال بود، امروز به باشگاه جوانان هلال احمر رفتم و در نهایت به ذوب آهن رسیدم.

کربکندی: بین تاج و پرسپولیس معتدل بودم/ پشت ناصر هگزی ماندم

چرا دروازه بان را انتخاب کردی؟

بچه ها از همان ابتدا حرکات دروازه بان را دوست دارند و من هم همینطور. وقتی دیدم دروازه بان ها در ورزشگاه تختی تمرین می کنند، علاقه ام بیشتر شد و سعی کردم حرکات آنها را تقلید کنم. در دبیرستان دو سال قهرمان مدرسه بودیم که یکیش بی امتیاز بود. با کمک معلم بدنسازی و با در نظر گرفتن قدم این پست را ادامه دادم.

ذوب آهن باشگاه اصلی فوتبال شما بود، چرا این باشگاه را انتخاب کردید؟

ذوب آهن پیش افتاد و به سمت ما آمد. اولین قراردادم با ذوب آهن 200 تومان بود. حدود 4 نفر بودند که با دیگران 300 تومان اما با من 200 تومان قرارداد بستند. نمی دانستم چرا، اما هرگز دست از تلاش برنداشتم. سال بعد بقیه 1000 گرفتند و من 1200. باز هم به جای ناامیدی تلاش کردم تا آخر سال 57 که به تیم ملی رفتم قراردادم 4300 و بقیه حدود 2300 یا 3000 تومان بود و آن هم. به خاطر جدیت و پشتکار من جدا از کمک مربیان بود. متاسفانه در این روزگار ما گرفتار درد هستیم. خیلی تلاش کردم اما می توانم بگویم به آن چیزی که لیاقتش را داشتم نرسیدم. متاسفانه یا خوشبختانه پشت ناصر هگزی ماندم و فرصت بازی نداشتم اما اگر دوباره برمی گشتم فوتبال را انتخاب می کردم.

از آمدنت به تیم ملی و حضور در کنار ناصر هگزی بگو.

دو سال در ذوب آهن خیلی خوب بازی کردم و خودم را در تیم ملی تثبیت کردم. حدود 7 سال قبل از اینکه من به تیم ملی بروم، آقای هگازی مربی تیم ملی بود. با او عکس گرفتم و به دیوار اتاقم آویزان کردم. او در ورزش برای من الگو شد. زمان گذشت و او در سال 1957 با حرکت به جلو با سرعت نور هم اتاقی او شد! توصیه من به جوانان این است که برای اثبات خود تلاش کنند و خود را تحمیل کنند. نشستن و پیشرفت با حمایت دیگران کمتر از پیشرفت با تلاش خود محترم است. قبل از جام جهانی و در اردوها با ناصر هگزی هم اتاقی بودم که همیشه دوست داشتم با او عکس بگیرم و این سرعت پیشرفت برایم جالب بود.

از خاطرات خود در جام جهانی بگویید؟

جام جهانی برای من پر از خاطرات خوب و زیبا بود. همه ما یک برچسب جام جهانی در آرژانتین گرفتیم که ما را به یاد آن روزها می اندازد.

به کدام یک از بازیکنان تیم ملی نزدیکتر بودید و همچنان با او در ارتباط هستید؟

با توجه به اینکه ما شهرستانی هستیم و در آن زمان تیم های استقلال و پرسپولیس اکثریت را داشتند، سعی کردیم بین این دو گروه معتدل باشیم و جذب هیچکدام از آنها نشویم تا مشکلی پیش نیاید اما در هر صورت ، من با مرحوم ناصر هگزی بودم و الان هم در ارتباط با آقای روشن هستم. همه آنها دوستان بسیار خوبی بودند و هنوز هم هستند، اما شرایط باعث شد که ما اغلب یکدیگر را نمی دیدیم.

کربکندی: بین تاج و پرسپولیس معتدل بودم/ پشت ناصر هگزی ماندم

به نظر شما دلیل اصلی عدم قهرمانی ایران در جام جهانی چیست و دوران فوتبال در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

جام جهانی در گذشته که می رفتیم بر خلاف الان فقط 16 تیم حضور داشتند و فقط یک سهمیه از آسیا و اقیانوسیه بود. فوتبال ما از دنیا دور بود و بیشتر تمرکزمان فقط روی حضورمان بود و هیچکس انتظار نتیجه را نداشت. تساوی ما با اسکاتلند نتیجه بسیار خوبی بود. در این مدت حدود 5، 6 بار به جام جهانی رفتیم اما باز هم نتوانستیم از گروه صعود کنیم و این نشان می دهد فوتبال ما پیشرفت نکرده و فقط حواشی بیشتر شده و هنوز خیلی عقب هستیم. فوتبال جهان. ما ادعا می کنیم، اما اینطور نیست.

آیا تا به حال به لژیونر شدن فکر کرده اید؟

زمانی که من بازی می کردم و در فرانسه بودیم، یکی از دست اندرکاران به من گفت، می خواهی ترتیبی بدهم که اینجا بازی کنی؟ اما در آن زمان به عضویت در سپاه فکر نمی کردم و با ذوب آهن هم قرارداد داشتم.

با این ایده ها و تجربیات نمی خواهید وارد عرصه مدیریت فوتبال شوید؟

من علاقه دارم، اما بستگی به این دارد که چه کسی آن را بخواهد و چه کسی آن را بخواهد. اگر دعوتم کنند حتی در محله حضور خواهم داشت. من پول را خرج کرده ام و اکنون وظیفه من است که این کار را انجام دهم، اما نمی توانم خودم را دعوت کنم. هر جا که بخواهند با لذت!

به نظر شما فوتبال اصفهان و ایران چگونه می تواند رشد کند؟

مقامات عالی رتبه باید با جدیت عمل کنند. چه بخواهیم چه نخواهیم، ​​همه باشگاه های ما وابسته به دولت هستند که خلاف قوانین فیفا است. این در حالی است که باشگاه های ما نشان می دهند که دولتی نیستند، بلکه همه پولشان دولتی است. این فوتبال زمانی می تواند رشد کند که شما واقعاً حرفه ای بودن را تجربه کنید. بازیکنان باید بدانند که برای پول کلانی که می گیرند باید در اختیار فوتبال باشند و به دنبال تفریح ​​نباشند. در همه جای دنیا از صبح تا شب در اختیار تیم هستند، اما اینجا فقط دو سه ساعتی هستند و بقیه روز را برای خودشان دارند. این نشان دهنده فقدان حرفه ای بودن است. تماشاگران حرفه ای نیستند. امکانات ما هنوز در این سطح نیست. جنجال مربیان لب خط را ببینید. درآمد حاصل از فوتبال شامل تیم های باشگاهی نمی شود و تلویزیون حق پخش مسابقات فوتبال را نمی دهد. فوتبال در ایران فقط پول است. درآمدی ندارد و هر سال هزینه هایش به 700800 میلیارد می رسد. کارایی آنقدرها نیست. اگر ایده های همه عناصر فوتبال و ورزش حرفه ای شود، می توان انتظار پیشرفت داشت.

کربکندی: بین تاج و پرسپولیس معتدل بودم/ پشت ناصر هگزی ماندم

حرف آخر؟

امیدوارم سیاست این باشد که برای جانبازان ارزش بیشتری قائل شویم. آنها در گذشته با امکانات کم افتخار می کردند و حالا باید از آنها بپرسید که چگونه هستند تا در مقابل خانواده احساس غرور کنند. همچنین امیدوارم فوتبال ما در مسیر درستی حرکت کند تا بتوانیم با چنین هزینه های هنگفتی عناوین بیشتری را برای شهرمان کسب کنیم. امیدوارم شاهد سلامتی در ورزش و فوتبال باشیم و از داوری گرفته تا تیمداری و بازی سازی شاهد صفای بیشتر باشیم.

تبلیغات بنری

khabarfarsi به نقل از توژال