لینک کوتاه خبر:

به گزارش مجله توژال، در سی و سومین روز از جنگ تحمیلی، آبادان همچنان زیر آتش شدید دشمن بود و تانک های عراقی از مرید در چند کیلومتری آبادان نزدیک شدند. اهواز نیز از سحرگاه امروز (12 آبان) زیر آتش نیروهای عراقی قرار گرفته است.

در جبهه مرکزی نیز نیروهای دشمن در محورهای مهران و سومر تقویت شدند. رزمندگان اسلام در محور گیلغرب به عقب راندن نیروهای عراقی پرداختند و در محور سربل ذهاب و قصرشیرین تلفات سنگینی به دشمن وارد کردند.

آخرین حمله دشمن در شهر خونین

طرح حمله نهایی یگان های حمله کننده به خونن شهر از اولین دقایق بامداد 2/8/1359 هجری شمسی اجرا می شود. چند روز پیش رزمندگان در مسیرهای اصلی منتهی به کمربندی به بلوک فرمانداری به ویژه خیابان آرش و آشیر مستقر شدند تا از نفوذ بیشتر دشمن جلوگیری کنند.

با شروع حمله شدید و آغاز پیشروی عراقی ها از این دو جاده، نیروهای دزفول و آذربایجان به همراه چند نفر از بچه های خرمشهری با تمام توان در خیابان آرش ایستادند تا از پیشروی دشمن جلوگیری کنند. . سی چهل نفر با نیروهای دشمن زیادی روبرو می شوند. با وجود فشار شدید دشمن، بچه ها به مقاومت ادامه می دهند، اما کسی نیست که از آنها حمایت کند.

به زودی از کمبود مهمات رنج خواهید برد. آنها برای مهمات رادیویی می کنند، اما هیچ فایده ای برای انتظار ندارد. یحیی قضبان زاده به مقر سپاه در منطقه کوی می رود و مقداری مهمات می گیرد و به سمت مدافعان خیابان آرش حرکت می کند. کودکان به مقاومت ادامه می دهند و برخی از متجاوزان در درگیری کشته می شوند، اما فشار رهبران عراقی بر نیروهای خود برای تسریع پیشروی و تشدید حمله، تعداد مدافعان را کاهش می دهد.

دو بچه آذربایجانی و سه چهار زن آرپی جی شهید شدند. به این ترتیب پس از تشدید حملات، کودکان قدم به قدم عقب نشینی می کنند. گروهی دیگر از بچه ها بعد از 48 ساعت نبرد مداوم و به شدت خسته و کبود، شب زود به مقر خود باز می گردند تا استراحت کنند.

جهان آرا: بچه ها بیایید، شهر در حال سقوط است

ساعت 12 شب رادیو زنگ می زند و صدای جهان آرا می آید: بچه ها بیایید شهر در حال سقوط است.

تلاش دشمن برای کنترل فرمانداری و پل شهر/ جامعه بعثی

شانزده کودک به سمت خیابان آرش حرکت می کنند. وقتی بچه ها به نیروهای دشمن نزدیک می شوند، نبرد نزدیک را آغاز می کنند و طی چند ساعت درگیری شدید، تعدادی از نیروهای دشمن را به هلاکت می رسانند و برخی دیگر را مجبور به فرار از این محور می کنند.

مدافعان شهر خسته از ادامه کار حوالی چهار صبح به ساختمان فرمانداری باز می گردند. در ساختمان فرمانداری هنوز چشمان بچه ها گرم نشده بود که چند نفر از بچه ها متوجه حضور دشمن در کنارشان همراه با صدای تیراندازی مهاجمان شدند. با ردگیری گلوله ها، گروهی از نیروهای دشمن را در ساختمانی در 500 متری فرمانداری مشاهده کردند.

بچه ها با برپایی کمین در مکان های مناسب، مهاجمان را زیر آتش می گیرند. اصرار دشمن برای پیشروی علیرغم تداوم تلفات انسانی باعث تعجب بچه ها شد. یک ساعت گذشت و تعداد زیادی از نیروهای دشمن کشته شدند. ناگهان رادیو خاموش شد: «بچه ها، ما را محاصره کرده اند – نه، پدر، ما را در اینجا می کشند، ما را از دو طرف محاصره کرده اند.

با تذکر رضا دشتی، عباس بحرالعلوم و سایر بچه ها به ساختمان فرمانداری باز می گردند. بچه‌ها با گلوله‌ای که به ساختمان فرمانداری بسته‌اند به مبارزه با مهاجمان ادامه می‌دهند. دیری نگذشت که تانک های دشمن از خیابان عشایر وارد شدند و با گلوله های مستقیم محل سکونت بچه ها را هدف قرار دادند، در حالی که بچه ها نزدیک بود مهماتشان تمام شود و سلاح مناسب برای مقابله با تانک ها در اختیار نداشتند.

بچه‌ها به میدان فرمانداری می‌رسند و در برخی نقاط آن سنگر می‌گیرند. نیروهای دشمن در ساختمان استانداری و دیگر ساختمان های مجاور مستقر هستند و به سمت هر که حرکت کند آتش می گشایند. اولین و مهمترین هدف آنها بستن پل است که با کنترلی که از این مواضع به دست می آورند، هر وسیله نقلیه و عابر پیاده روی پل و اطراف آن را زیر تیر و خمپاره می گیرند.

نیروهای محاصره شده در میدان فرمانداری تلاش می کنند از محاصره خارج شوند. برخی مجروح شدند و برخی نیز توانستند از محاصره فرار کنند.

دشمن همزمان با حمله به محور منتهی به پل خرمشهر از طریق جاده کمربندی که هدف اصلی آن است، دو گردان را نیز مأمور می کند تا با پیشروی در محور چهل متری و جامی توجه رزمندگان را جلب کند. مسجد پیشروی متجاوزان به سمت پل عامل بازدارنده است. در این محور، نیروهای دشمن با وجود نداشتن نیروی زیاد در مقابل خود موفق نمی شوند و مدافعان مسجد جامع نیز مانع از رسیدن مهاجمان به پناهگاه خود می شوند.

با وجود محاصره کامل، مبارزان به تلاش برای ضربه زدن به نیروهای مهاجم و آزادسازی پل ادامه می دهند. این تلاش‌ها بی‌نتیجه نبوده و علاوه بر انهدام بخشی از نیروهای دشمن، در اوایل شب موفق شدند مهاجمان را از استانداری بیرون کنند و برای چند ساعت کنترل پل را از بین ببرند.

دشمن در ادامه حملات خود در اواخر شب به تصرف استانداری بازگشت و در جبهه های دیگر سعی در تکمیل اشغال شهر داشت و به مسجد جامع نزدیک شد.

منابع:

مهدی انصاری، حسین یکتا، آفند سراسری: مجله جنگ ایران و عراق (کتاب چهارم)، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، 1375، ص 537

خرمشهر در جنگ طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم، صفحات 444، 445، 446، 447، 448، 452. 453