اخبار اخبار فرهنگی

خلیج فارس چگونه حفظ شد؟

تبلیغات بنری


به گزارش مجله «توژال»، جنگ دریایی یکی از عوامل و عوامل مؤثر در شکل گیری جنگ ایران و عراق بود. در جنگ دریایی ایران و عراق تلاش کردند تا اهداف و توانمندی های طرف مقابل را در دریا و سواحل از بین ببرند.

بررسی تحولات جنگ دریایی بین دو کشور در جریان جنگ تحمیلی در خلیج فارس مجموعه ای از عوامل مؤثر در شکل گیری جنگ دریایی را نشان می دهد که مهمترین آنها استراتژی نظامی دریایی دو کشور ایران و ایران است. عراق، تحولات میدانی، وجود منابع عظیم نفتی در منطقه، ضرورت ادامه جریان نفت از خلیج فارس و تلاش و رقابت قدرت‌ها برای گسترش نفوذ خود در منطقه.

در خصوص راهبرد دریایی ایران در دوران جنگ تحمیلی نکاتی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد که در نتیجه پیامدهای انقلاب اسلامی شکل گرفت. این راهبرد در چارچوب هدف، ظرفیت و کاربرد آن ارائه شده و تحولات برجسته آن به مناسبت سالگرد تأسیس جمهوری اسلامی دریانوردی، نقش مهم این نیرو در طول هشت سال را می‌توان بررسی و تحلیل کرد جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مورد بررسی قرار می گیرد.

اهداف دریایی ایران

هدف اولیه نیروی دریایی ایران جلوگیری از استفاده عراق از خلیج فارس بود. ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و قدرت بالای دریایی خود در آغاز جنگ توانست به این هدف دست یابد (اکثریت این هدف در حماسه عملیات مروارید در 16 آذر 1359 در آبهای خلیج فارس محقق شد. نام این روز متاثر از رشادت های شهدا بود و این عملیات گران تمام شد). کنترل تنگه هرمز عملاً این امکان را برای ایران فراهم کرد که بتواند آن را تا پایان جنگ مسدود کند. عراق باید رسما از آبراه خلیج فارس برای عبور کشتی های خود استفاده کند.

هدف دوم ایران انهدام نیروی دریایی عراق بود. در عمل اگرچه نیروی دریایی عراق منهدم نشد، اما این نیرو به شدت محدود شد و به شدت آسیب دید.

این نیرو تا پایان جنگ در آبهای شمال غربی خلیج عربی حضور داشت و در عملیات نظامی محدود شرکت داشت. تحرکات نیروی دریایی عراق پس از عملیات کربلای سوم و حفظ سکوهای البکر و الامیه تا پایان جنگ علیرغم اینکه شبه جزیره فاو در اختیار ایران بود، نشان دهنده این است که جمهوری اسلامی ایران ممکن است در دستیابی به هدف فوق موفق باشد و نتوانسته است.

ناوچه های ساخت ایتالیا که عراق قبلاً درخواست کرده بود هرگز وارد نشدند و این کشور هرگز نتوانست تا پایان جنگ کشتی های دریایی خود را تقویت کند. با وجود حملات شدیدی که به مراکز و تأسیسات بندری عراق در بصره و ام القصر انجام داد، نیروی دریایی و هوایی ایران نتوانستند کشتی‌های عراقی را به طور کامل منهدم کنند و گاه با حمایت نیروی هوایی عراق عملیات دریایی را آغاز کردند. .

سومین هدف نیروی دریایی ایران دفاع از تأسیسات، بنادر و کشتی های ایرانی در خلیج فارس و اعمال حاکمیت ملی در دریا بود که می توان آن را موفقیت نسبی ارزیابی کرد.

اقدامات جمهوری اسلامی ایران در این حوزه را می‌توان از طریق گشت‌های دریایی، ایست بازرسی، نظارت هوایی، اسکورت کشتی‌ها و نفتکش‌ها، حفاظت از جزایر و بنادر و دفاع از مراکز و بنادر ایران در برابر حملات احتمالی هوایی، دریایی و موشکی بیان کرد. .

بررسی هر یک از این موارد ترکیبی از موفقیت ها و شکست ها را نشان می دهد. جمهوری اسلامی ایران علیرغم تلاش های فراوان عراق توانست به صادرات نفت خود از خلیج فارس ادامه دهد. اگرچه در صادرات نفت ایران اختلالاتی ایجاد شده است، اما جریان آن هرگز قطع نشده و مشکل اساسی ایجاد نشده است.

در مورد حرکت کشتی ها به بنادر و سواحل ایران، وضعیت تا حدودی شبیه به ادامه جریان نفت بود. این حرکت تا پایان جنگ متوقف نشد، اگرچه پوشش ضعیف هوایی و فقدان دفاع موشکی قوی، عراق را قادر ساخت تا با تحمل خطر کم به مراکز نفتی ایران در خلیج فارس حمله کند.

در مجموع، در طول هشت سال جنگ، عراق هیچ حمله دریایی بزرگی علیه اهداف ایرانی انجام نداد. نیروهای آمریکایی در سال آخر جنگ علیه سکوهای نفتی ایران حملاتی از دریا به ساحل انجام دادند و نشان دادند که نیروی دریایی ایران در جنگ کلاسیک علیه ناوگان مجهز و پیشرفته قدرت های بزرگ قدرت کمی دارد.

اقدامات بعدی ایران در پاسخ به این نوع حملات عمدتاً بازدارنده بوده و با هزینه بسیار بالایی همراه بوده است. در نهم فروردین 1367 شمسی آمریکا سکوهای رشاد و سلمان را محاصره کرد و آنها را به آتش کشید و دو ناوچه جوشن و سهند را مورد حمله قرار داد و غرق کرد. ناوچه سبلان به هواپیمای آمریکایی شلیک کرد و آنها نیز به سبلان حمله کردند و به آن آسیب رساندند. از سوی دیگر، با توجه به سطوح متفاوت و نابرابر توانمندی ایران و آمریکا، مقاومت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را بدون توجه به انهدام بسیاری از ناوچه‌ها و قایق‌ها، می‌توان نمادی از قدرت آن دانست.

قابلیت ها و قابلیت ها

دومین عنصر در استراتژی دریایی ایران، توانمندی ها و امکانات آن است که بدون توجه به آنها نمی توان ارزیابی دقیقی از پیروزی ها و ناکامی های آن ارائه داد.

نیروی دریایی ایران متشکل از ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. نیروی دریایی یک قدرت نظامی کلاسیک بود. این نیرو دارای چندین کشتی جنگی از جمله چندین ناوچه نسبتا پیشرفته بود که قادر به انجام گشت زنی دریایی و ماموریت در خارج از آب های ساحلی بودند.

سقوط رژیم شاه منجر به پایان یافتن روابط تسلیحاتی نظامی ایران با کشورهای پیشرفته غربی شد و به تبع آن نیروی دریایی در خرید و تامین تسلیحات مورد نیاز با مشکلات فراوانی مواجه شد. اما در زمان جنگ این نیرو فعال بود و وظایف محوله را انجام می داد.

نیروی دوم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که نیرویی نوظهور و تازه تاسیس است. سپاه پاسداران که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد شد، در طول جنگ متحول شد و به یک نیروی نظامی نسبتاً کامل تبدیل شد.

این نیروی نظامی با توجه به نیازهای جنگ، ساختارها و تشکیلات جدیدی را در طول جنگ ایجاد کرد که نیروی دریایی یکی از آنها بود.

نیروی دریایی سپاه در زمان جنگ ناوهای جنگی بزرگی نداشت و ظرفیت آن بیشتر متکی به نیروی انسانی اختصاصی، قایق های تندرو، مین های دریایی و موشک های زمین به دریا بود که با ابتکارات فراوان و فداکاری های فراوان به کار گرفته شد. با وجود این، نیروی دریایی سپاه با همین تجهیزات اندک در دریا اقتدار و حاکمیت داشت و در جنگ هشت ساله نقش فعالی در تحولات جنگ دریایی داشت.

به این ترتیب نیروی دریایی ایران ترکیبی از دو نیروی دریایی کلاسیک و انقلابی بود که مأموریت ها، اهداف، توانمندی ها، مسائل و مشکلات خاص خود را داشت.

به طور کلی نیروی دریایی ایران با مشکل تجهیزات و تسلیحات مورد نیاز برای تامین اهداف دریایی خود مواجه بود. تسلیحات کلاسیک آن به دلیل جدایی از کشورهای فروشنده این تسلیحات تمام شد و نیروی دریایی سپاه عمدتاً با تکیه بر سلاح های ساده شکل گرفت و به همین دلیل در برابر پیشروی نیروهای دریایی از خارج از کشور آسیب پذیر به نظر می رسید. کشورهای منطقه

جنگ نامتقارن

از این رو سپاه برای تامین اهداف دریایی خود و جبران این عقب ماندگی و محدودیت های تسلیحاتی، استراتژی نظامی متفاوتی را در پیش گرفت که به زبان امروزی می توان آن را جنگ نامتقارن نامید که رکن اصلی استراتژی عملیاتی نیروی دریایی ارتش ایران بود.

نیروی دریایی سپاه به خوبی می دانست که در یک جنگ کلاسیک، میدان نبرد را به حریف مقتدر می سپردند، بدون اینکه بتوانند جلوی اقدامات آنها را بگیرند. از این رو، رهبران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از راهبردی نامتعارف در عرصه جنگ دریایی استفاده کردند و به جنگ نامتقارن روی آوردند. هدف آنها افزایش قدرت بازدارندگی ایران در برابر آمریکا بود که نه از طریق محاسبات نظامی کلاسیک بر اساس مقدار تسلیحات و تسلیحات، بلکه از طریق اراده برای اقدام و ضربه غافلگیرانه به قدرت دشمن محقق شد.

فرماندهان رقیب باید به این نتیجه می رسیدند که اقدامات ایران در جنگ دریایی مشخص نیست، احتمال اصابت به یک هدف خاص بسیار زیاد است، مکان و زمان آن مشخص نیست و ابزار خاصی وجود ندارد. کاربر.

این راهبرد که برای بهره برداری از نقاط ضعف دشمن انتخاب شد، می تواند نقاط ضعف ایران را به نقاط قوت تبدیل کند و اراده دشمن برای حضور در منطقه و مقابله با ایران را مختل کند.

به نظر می‌رسد استراتژی عملیاتی ایران در دو سال آخر جنگ علیه ناوگان قدرت‌های فرامنطقه‌ای، این کشور را به فکر انجام عملیات نظامی در خلیج فارس عمیق‌تر انداخت.

در واقع جمهوری اسلامی با اتخاذ استراتژی جنگ نامتقارن توانست از تشدید جنگ دریایی خودداری کند و از عواقب ناگوار و جبران ناپذیر جلوگیری کند.

منبع:

فصلنامه تخصصی ناجین ایران (شماره 33)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تابستان 1388، صفحات 29، 31، 33، 34، 35، 36، 38، 39، 45.

تبلیغات بنری

منبع : خبرگزاری iraneconomist