خرابه شام و آه و حسرتی که بر دل امکلثوم(س) ماند
به گزارش مجله توژال؛ حجت الاسلام والمسلمین مسعود علی درباره وقایع خرابه های شام و مقام حضرت رقیه (سلام الله علیها) می گوید: اگر می خواهی عظمت حضرت رقیه (سلام الله علیها) را بفهمی. باید از اینجا بفهمد که چقدر به امام حسین (علیه السلام) پیوست و سال گذشت و بزرگ شد تا اینکه اباعبدالله (علیه السلام) او را گرفت.
وقتی حضرت رقیه (سلام الله علیها) به شهادت رسید، همان شبی که ویرانه های عشاء محل عزا شد، همه گریه می کردند و اشک می ریختند، دختری که همه می دیدند شیرین صحبت می کرد، همه می دیدند که چه سختی هایی برایش پیش می آید. . او زجر کشید و کتک خورد و اکنون آنها گم شده اند.
وقتی جنازه او را دفن کردند، زینب کبری (سلام الله علیها) برخاست و همه را یکی یکی آرام کرد، اما یک نفر به نام حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) نتوانست خواهرش را آرام کند.
حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) بر قبر حضرت رقیه (سلام الله علیها) دراز کشیده بود و با صدای بلند گریه می کرد، حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمود: خواهرم در شرایط سختی است، می دانم. که، اما آرام، ما بزرگتر هستیم، باید تمرکز کنیم، بچه ها دارند “النا، آرام باش.” چرا بی تابی می کنی و گریه می کنی؟
حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) فرمود: خواهرم یک صحنه را فراموش نمی کنم و هر وقت یادم می آید آتش می گیرد. وقتی ما را برای شام آوردند، رقیه در بغلم بود. و وقتی بچه ها را در حال خوردن شام دید، آهسته سرش را جلوی گوشم برد.
حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) به حضرت زینب (سلام الله علیها) اشاره کرد که چیزی که دلم را می سوزاند این است که این بچه گرسنه بود و من نتوانستم یک لقمه نان به او سیر کنم.
khabarfarsi به نقل از توژال