لباس دامادی متفاوت یک شهید
به گزارش مجله توژال، آیت الله تابعی عقدایی در عملیات والفجر 8 در اروندرود در 30 بهمن 1364 از ناحیه گردن (بزرگراه) به شدت مجروح شد و به شهادت رسید. وی در مدت حضور در جبهه مسئولیت هایی از جمله معاونت گردان ماتریال تیپ دهم سیدالشهدا علیه السلام و یکی از فرماندهان تیپ نینوا را بر عهده گرفت.
موسوی نژاد همسر شهید آیت الله طبایی عقدایی از زندگی کوتاه مشترک آنها می گوید: ما در یک محله زندگی می کردیم و او دوست برادرم بود اما با هم آشنا نبودیم. یک بار که به خانه آمد تا به برادرم که در خانه نبود وام بدهد، رفتم جلوی در.
تابستان سال 63 بود که به خانه و زندگی خود برگشتیم. آمد و با لباس نگهبانی سر سفره عقد نشست. با اینکه مادرش اعتراض کرد و گفت: «لباست را عوض کن» اما او نپذیرفت. گفت این لباس را آورده ام تا همسرم بداند اول با لژیونر و بعد با او ازدواج کرده ام.
زندگی با او کوتاه اما شیرین بود. کمتر از دو سال بعد به شهادت رسید و در همان دوران بیشتر در جبهه حضور داشت، اما زمانی که آنجا بود با جان و دل بود. او این کار را انجام داد.
وقتی قرار بود بچه ما به دنیا بیاید، آیت الله در خط مقدم بود. دکترها هم گفتند باید همسرت و امضات باشد که تو را به اتاق عمل ببرند. بالاخره موضوع را برای دکتر توضیح دادیم و بچه به دنیا آمد. آن شب انگار به دل همسرم افتاده بود. به خانه مادرم زنگ زد تا حالم را جویا شود و گفتند: پسرت به دنیا آمده است.
فردای آن روز به تهران آمد و مستقیم به بیمارستان آمد. من هنوز کاملاً به هوش نیامده ام و فرزندمان قبل از همه آنها سید محمد را دید.
فرزندم 8 ماهه بود که همسرم در عملیات «فجر 8» به شهادت رسید. دو سه روز قبل از شهادتش خواب دیدم روی زمین افتاده است. فکر کردم شهید شده. از برادرم خواستم برای آیت تلگرافی بفرستد. چند روزی است که از او خبری ندارم. اما تلگراف زمان شهادتش فرا رسید.
khabarfarsi به نقل از توژال